جدول جو
جدول جو

معنی چم آسیا - جستجوی لغت در جدول جو

چم آسیا
(چَ)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’از مزارع قریۀ طایقان قم است’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 261)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ)
دهی است از دهستان ترکه در اهواز، بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز که در 8 هزارگزی باختر مسجدسلیمان، کنار راه مسجدسلیمان به انجیرک واقع است. کوهستانی و گرمسیر است و 160 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و لولۀ شرکت نفت. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و کارگری شرکت نفت و راهش اتومبیل رو است. این محل دارای چاه نفت است و ساکنینش از طایفۀ هفت لنگ بختیاری میباشند. این آبادی را سیف آباد هم مینامند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(چَ خِ)
نوعی از انواع چرخ که حرکت دوری دارد و با گردش خود سنگ آسیا را به حرکت درمیآورد. چرخ آسیا که اصلاً بوسیلۀ آب به گردش وحرکت درمی آید. (ولی توسعاً به آسی که بوسیلۀ باد وغیره حرکت کند، نیز اطلاق شده). چرخ آسیای بادی. چرخ مخصوص آسیا:
نرگس بسان یکی پره آسیاست
آن چرخ آسیا که ستون زمردین کنی
چرخش ز زر زرد کنی وآنگهی در او
دندانۀ بلورین گردش تو درکنی.
منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی).
چون تاب جمال تو نیاوردیم
سرگشته چو چرخ آسیا گشتیم.
عطار.
رجوع به چرخ شود
لغت نامه دهخدا
(چَ سِ)
دهی از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بهبهان که در 18 هزارگزی باختر بهبهان، کنار راه شوسۀ بهبهان به اهواز واقع است. دشت و گرمسیر است و 110 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات، کنجد، برنج، پشم و لبنیات. شغل اهالی زراعت و حشم داری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(چَ)
دهی از دهستان ایدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان که در 26 هزارگزی جنوب باختری فلاورجان به گردنه سرخ واقع است. کوهستانی و معتدل است و 125 تن سکنه دارد. آبش از قنات و زاینده رود. محصولش غلات، برنج و پنبه. شغل اهالی زراعت، صنایع دستی زنان کرباس بافی وراهش فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُ یَ)
بنت حافظ ابی محمد بن ابی طالب احمد بن مرزوق باقداری. او راست کتاب مشیخهالشیخه. (از کشف الظنون ج 2)
لغت نامه دهخدا
آسیا که بزور آب گردد
لغت نامه دهخدا
(چَ)
دهی از دهستان بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز که در 8 هزارگزی باختر مسجدسلیمان کنار راه مسجد سلیمان به انجیرک واقع است. کوهستانی و گرمسیر است و 155 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات. شغل اهالی کارگری شرکت نفت، زراعت و مالداری و راهش اتومبیل رو است. ساکنین این محل از طایفۀ هفت لنگ بختیاری می باشند. این آبادی از دو محل مرادآباد و حسن آباد تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(چَ خَ بِ)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’یکی از مزارع قریۀ طایقان قم است’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 261)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پد آسیا
تصویر پد آسیا
چوب آسیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب آسیا
تصویر آب آسیا
آسیا که بقوت آب گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم آسا
تصویر هم آسا
همانند شبیه: وکواعب اترابا وکنیزکان هم بلا هم آسا هم زاد
فرهنگ لغت هوشیار